برکه کاشی

ساخت وبلاگ
از بچگی عادت داشتم وقتی میخواستم درس بخونم باید دورم تمیز بود  هنوزم همین جورم شلوغی فلجم میکنه و استرس میگیرم اتاقم از شهریور اینطوریه، از وقتی تخت جدید اومد  تختای زیادی داشتم ، میومدن و میرفتن ، بعد ازسالها اینو اوردم ، بچه بودیم که بابا داد نجاری ساخت ، مامانم دعواش کرد اما اون مثل همیشه  کلی حرف زد تا قانعمون کنه که این چوبه  وارزش داره و البته ما قانع نشدیم تخت بی ریختی بود، بردیمش پشت بام که داداش روی اون بخوابه  من بعدها به حرف بابا رسیدم ، تواین همه سال اخ نگفت ، اوردمش تو اتاقم و گذاشتمش کنار پنجره  با اینکه معتقدم زیر تخت نباید چیزی گذاشت چون چاکراهای انرژی رو می بنده اما زیرشم دو تاچمدونم بود  تا اینکه این تخت جدید  اومد ، مال اون که وصل شد گریه ام گرفت ، چی بود این ؟بی ریخت و بی قواره عین کشتی انجلیکا کلی دعواش کردم ، هدیه داداش بود ولی پشیمونش کردم از هدیه دادن ،گفت ببین اگه پس میگرن بفرست بره زنگ زدم گفتم حداقل ی دراور دارشو بهم بدین  گفتن نمیشه ، معلوم بود که فرو ختن همچین اشغالی برای بار دوم سخت تره دیگه کنار پنجره جا نشد، چون جلوی کمدم رو میگرفت ،خودم وصلش کردم  سنگین برکه کاشی...
ما را در سایت برکه کاشی دنبال می کنید

برچسب : تخت جمشید,تخته نرد,تخت گاز, نویسنده : berkeyekashio بازدید : 52 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 2:36

همه ی باورهای دنیا در نظرم شکست!

برکه کاشی...
ما را در سایت برکه کاشی دنبال می کنید

برچسب : شکست عشقی,شکست ناپذیر 4,شکست ناپذیر, نویسنده : berkeyekashio بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 2:36

هرروز صبح وقتی میرم و هوای تازه به صورتم می خوره یاد حرفای پرفسورفرهود میفتم که میگفت چیزی که در آلمان یاد گرفتم و باعث پیشرفتم شد نظم بود و من هرروز به خودم میگم امروز!!!     امروز شروع می کنم!  مثل رژیمهای چاقی که همشون از شنبه قراره رژیم بگیرن   شرایط بدتر از چیزیه که فکر میکردم!  به خصوص که ترسیدم  به خصوص که هول شدم و دست و پامو گم کردم   دلم می خواد دو تا سیلی محکم بزنم توی صورت خودمو بگم عوضی!!!   حقته !!!   وقتی قدرت برنامه ریزی نداری ، وقتی اونقدر خودتو دوست نداری و هرکاری مربوط به خودته اینقدر همیشه عقبه حقته که اینقدر عذاب بکشی  و داغون بشی     پ ن 1 فایلم پیدا شد ، امشب مرورمقالات رو درست میکنم  و فردا نمودارها رودوباره باید بکشم  وبعد انالیزا رو انجام بدم  ی چیزایی اما مشترک شده  اولیش مرگ همسایمون ! نمیشناسمشون ، ی پسر سی ساله ! اون سال  که امتحان عملی داشتم  هم همین اتفاق افتاد همسایه بغل  و روبرویی مردن و نورقرمز حجله هاشون میپاشید تو اتاقم  فردا با گریه رفتم و به استاد گفتم نشد درس بخونم ! امتحان عملی بود ، رفتم پژوهشکده محل کارش ! خیلی دوستم داشت و همه میدونستن و منم برکه کاشی...
ما را در سایت برکه کاشی دنبال می کنید

برچسب : خلایق هرچه لایق بود دادند,خلایق هرچه لایق به انگلیسی,خلایق هرچه لایق, نویسنده : berkeyekashio بازدید : 50 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 2:36

6 تا 7  !!این تمام خواب دیشبم بود .  مثل همیشه استرس میزنه به خوابم اول ! و 5 تا خواب بد !! و ی خواب خوب ! دم صبح!!!! خسته ام . این چیه که من حس می کنم؟؟؟   بی تابم زودتر برم ازمایش و سونو  خدا کنه اینو امضا کنه من از این فلاکت در بیام  بدتر از  همه این دعواییه که مدام با خودم میکنم  انگار شصت  نفر تو وجودم دارن منو کتک میزنن به خاطر این همه کار عقب افتاده  خوابم میاد بر عکس دیشب  یک ساعت بخوابم و بعد ببینم حالشو دارم؟؟ بیدار شم؟؟ بعیده !!!! بعیده که حتی بتونم مسواک بزنم ! برکه کاشی...
ما را در سایت برکه کاشی دنبال می کنید

برچسب : خسته ام از دنیا,خسته ام از این کویر,خسته ام از خودم, نویسنده : berkeyekashio بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 2:35

یلدا برای من واقعن یلدا بود یک شب طولانی  با آرزوی  ی لحظه خواب !اما با این  حال دوستش داشتم  مامانم بارها گفت ی کم انا ر!! گفتم نه!! با اینکه حتی نرسیدیم هندوانه رو قاچ کنیم ولی خوشحالم که این پاییز زرد موذی لعنی رفت  با اینکه تو پاییزم دوتا تولد داریم اما تولدای دی ی چیز دیگه ست . به فاصله 4 روز داداش و بابا !!  به خاطر همین ماه دی رو خیلی دوست دارم   این طور که معلومه  اما دی ماه عزیز منم پرید!ساعت دو  چهارشنبه باهاش قرار داشتم . تمام شب بیدار بودم  همه تعجب کردن که بهم وقت داده اما دمش زیر پام گیره . همه مقالاتش دستمه  دهن گندشو باز کرد با اون چشای ابیش خندید و گفت این کار و اون کار اضافه بشه  هرچی جز زدم  چونه زدم فایده نداشت . در کمال پررویی صدبار گفتم اقای دکتر پشیمون شدم از این موضوع  ای کاش وقت داشتم عوضش میکردم  تحمل این همه پررویی رو نداره . اما خندیدید و گفت چرااااا؟ خوب میشه آخرش کیف می کنی میخوام صدسال نکنم . کیف بخوره تو سر تو ومن با هم   بیرون که اومدم منشیش گفت اووووف چقدر حرف زدی . با پررویی گفتم من حرفی نداشتم رییستون حرف زد!! رفتم پیش  مسئول آموزش . گفتم نامه های م برکه کاشی...
ما را در سایت برکه کاشی دنبال می کنید

برچسب : دیجی کالا,دی سیکلومین,دی کاپریو, نویسنده : berkeyekashio بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 2:35

تصمیم دارم پایان نامه رو ول نکنم ، دیگه تحملشو ندارم ، فردا ی مشاور اماری میگیرم و جاهایی که لازم باشه میرم بلکه این مردک طماع دست از  سرکچلم برداره دوستم دهنش اب افتاده بود و می گفت 5 تا مقاله در بیار  هیچ انگیزه ای برای این مقالات مزخرف ندارم  این روزا بیشتر از هر چیز دنبال علایق خودم هستم  و بیش از هر چیز این کلاس پریمیر خوشحالم میکنه  بعد از مدتها این اولین چیزیه که برای دل خودمه  میخوام ریکاوری کنم ، لازم دارم ، حس میکنم الزایمر میگیرم اگه بخوام تو این شلوغی دست و پا بزنم  فقط استراحت میخوام و ارامش و کارایی که دوست دارم اما تو دلم رنگ باختن ! اگه بشه که بعیده !  خیلی کار عقب مونده دارم ! خیلی ... به اتدازه چندساااااال ! برکه کاشی...
ما را در سایت برکه کاشی دنبال می کنید

برچسب : برای فردا,برای فردا چه سهمی بخریم,براي فردا, نویسنده : berkeyekashio بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 2:35